NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

یکی از مهمترین نکاتی که همواره ما را در مطالعة جوامع سنتی اسلامی شگفت زده می‌کرد همین بود که چگونه ـ مثلاً در مورد سفالگران میبد یزد ـ کار و زندگی آنها آمیخته با یکدیگر بوده است. اکنون ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تجربة باشکوه نهادهای انقلابی، به خون این معیار را دریافته ایم که نظرگاه اسلام دربارة کار با آنچه که امروز در جوامع غربی و غرب‌زده می‌گذرد ـ و مع‌الاسف هنوز هم آثار آن در تشکیلات اداری و کارگری ما باقی است ـ متفاوت است. وقتی کار خدمت به خلق برای رضای خدا و همچون وسیله‌ای باشد که استعدادهای وجود انسان را در طول زندگیش به فعلیت برساند، آنگاه کار و زندگی یک انسان مؤمن آنچنان درهم می‌آمیزد که انفکاکشان از یکدیگر ممکن نیست. یکی از وجوه تفاوت نهادهای انقلابی و تشکیلات اجرایی موروثی که ارمغان غرب‌زدگی ما هستند در همین جاست که کار در نهاد انقلابی به مثابه عبادتی بزرگی تلقی می‌شود. کسانی ممکن است اعتراض کنند که :« ای آقا ! … مگر می‌شود تشکیلات و سازمان‌بندی اجتماعات را بر انگیزه‌های درونی بنا کرد که انگیزه‌های درونی که ضمانت اجرا ندارند. این حرف‌ها حرف‌های ایده‌آلیست‌هاست. بیایید واقعی فکر کنیم؛ اجتماع نظم می‌خواهد.»
جواب حقیر این است که نظم و انگیزة الهی نه تنها منافات ندارند بلکه هم ملازمند؛ اُوصیکمْ بِتَقْوَی اللهِ وَ نَظْمِ اَمْرِکمْ. چه چیز «جهاد سازندگی» را قادر ساخت که با نظمی حیرت‌انگیز طرح «محرم» را چهل و پنج روزه به پایان برساند، حال آنکه مقاطعه کارهای خارجی یک سال وقت و صدها برابر هزینه طلب می‌کردند؟ کار به مثابه عبادت. اتفاقاً نظام جمهوری اسلامی نیز باید سعی کند که تشکیلات اجرایی خویش را در عین حال بر نظم و انگیزه‌های درونی بنا کند.[توسعه و مبانی تمدن غرب/ سید مرتضی آوینی/ فصل بهشت زمینی]
 داستان جهاد سازندگی همان داستان انقلاب اسلامی است. معمولا پدیده ها را می شود از اثراتشان شناخت و انقلاب یکی از اثراتش نهاد سازی است. هر انقلاب با توجه به بزرگی و فراگیری اش نهاد می سازد؛ نهادی که با ریشه های انقلاب هم خوان باشد و آنجا که پای نهاد سازی انقلاب اسلامی به میان آمد و کار به حوزه اقتصاد کشید در بیست و هفتم خرداد ماه"جهاد سازندگی" با فرمان امام متولد شد.
جهاد سازندگی دو ویژگی روشن داشت. اولی در هدف بود؛ آرمان انقلاب اسلامی حذف فاصله های طبقاتی و رفع محرومیت ولی نعمتان بود و دیگری در شیوه که بعد ایمانی و جهادی داشت. از همین ریشه نهادهای نظامی چون سپاه پاسداران و بسیج و نهاد فرهنگی مانند حوزه هنر و اندیشه اسلامی قد برافراشتند.
سید مرتضی آوینی در مجموعه مقالات نشریه اعتصام که در نیمه دهه 60 توسط جهاد سازندگی منتشر می شود و بعدها به صورت کتاب"توسعه و مبانی تمدن غرب" در آمد به همین نکات اشاره می کند و ساختار بروکراسی و نظام کار و اقتصادی غرب را با آنچه در تفکر جهادی و اقتصادی انقلاب شکل گرفت مقایسه می کند و از این طریق مدل می دهد.
برنامه این هفته راز به بهانه سالروز پیام امام(ره) برای تشکیل جهادسازندگی نگاهی به گذشته داشت و یادی از این نهاد شهید انقلاب اسلامی به میان می آورد؛ اگر بیشتر به خاطره گویی گذشت و تنها در بخش پایانی آن اشاره ای به روایت تلخ تاریخی شهادت این فرزند انقلاب توسط آنهایی که میهمان برنامه از بردن نامشان ابا کرد داشت، اما همین خاطرات خود اسناد زنده ای بر آن است که می شود با نگاه انقلاب اسلامی نیز اقتصاد تاسیس کرد، کار عمرانی کرد و به فساد اداری چه از نوع غربی و چه از نوع وطنی اش؛ آنچه امروز با آن دست به گریبان هستیم مبتلا نشد.

اشاره مرتضی آوینی به طرح محرم که در ابتدای این مطلب به آن اشاره کردیم یکی دیگر از این شواهد است. اما موضوع مهم دیگر این است که در مقابل تفکر انقلاب اسلامی چه تفکری قد علم کرده و ایستاده است.اشتباه است اگر بیندیشم که این تفکر که اتفاقا بر خلاف دوستداران انقلاب دستشان از امکانات و تاثیر گذاری خالی نیست، در آن سوی مرزها قرار دارند و به نوعی کروات زده و ریش تراشیده اند. حسن بیگی میهمان برنامه راز، نماینده مجلس و یکی از مسوولان وقت جهاد سازندگی به خوبی آنها را توصیف می کند. او می گوید اتفاقا این افراد حرف های قشنگی می زدند.
باز برگردیم به نقل قول از آوینی که در بر همان پاشنه می چرخد و چه آن زمانی که سید مرتضی این مقاله را می نویسد و چه بعد که به این گفته ای که او نقل می کند عملا جامه تحقق می پوشانند.؛ حرف ها تقریبا یکی است و تنها اصطلاحات عوض می شود:
:« ای آقا ! … مگر می‌شود تشکیلات و سازمان‌بندی اجتماعات را بر انگیزه‌های درونی بنا کرد که انگیزه‌های درونی که ضمانت اجرا ندارند. این حرف‌ها حرف‌های ایده‌آلیست‌هاست. بیایید واقعی فکر کنیم؛ اجتماع نظم می‌خواهد.»
 ای کاش نادر طالب زاده با حوصله ای بیشتر و با جزئیات و موشکافی بیشتر به این ماجرا نگاه کرده بود، ای کاش لابه لای آرشیو های سیاسی را گشته بود و سخنرانی ها و اظهار نظرهای عوامل شهادت "جهاد سازندگی" را استخراج کرده بود. ای کاش با آدم هایی که امروز هم حتی در این حد تفکر اقتصادی انقلاب را بر نمی تابند حرف زده بود و ای کاش های دیگری که از برنامه تلویزیونی این چنینی انتظار می رفت. اما چه می شود که راز تنها برنامه ای است که در شب بیست و هفتم خرداد ماه سخن از جهاد شهید می کند.

 


[ سه شنبه 90/3/31 ] [ 10:7 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 20753
بازدید دیروز: 1506
کل بازدیدها: 5127042